تو را که می خوانم گویی هر ذره ازوجودم شعری است بی تاب
از خواستن. از انتظار. از شوق
اری می خواهم ازآرزو بگویم و از امید
می خواهم هر مصرعم آینه ای باشد صاف رو به باغ احساس
و واژه هایم هریک دفتر شعری باشد
که در آن غزل
غزل تو را بسرایم .مهربان تنها تو را
چه بهشتی بود روزهای با تو بودن.
چه شبها و روز های زیبایی بود از عشق گفتن
به تـقدس ُتــــــــندِ یک حس عاشقانه
دوستت دارم