دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم...
" السلام علیک یا ابا عبدلله الحسین "
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم... " السلام علیک یا ابا عبدلله الحسین "
تمام غصه های دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد
فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد
هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟ نترس ،رفت ديگر اسمش را رويت نمي نويسم
دیگراز این شهر میخواهم سفر کنم
کاش من هم کسی را داشتم که با بستن چشمانم حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم بوی نفسهایش را میشنیدم کاش من هم کسی را داشتم که حتی وقت نبودنم عاشقم باشد کاش
من این جوری نمی تونم یه سدی بین قلب ماست آخرش رفت بی خداحافظ اعتنایی به این علاقه نکرد گریه کردم،به پاش افتادم هر چی گفتم بمون اِفاقه نکرد
اون دیگه نیست،اون دیگه رفته چاره ای نیست جز شکیبایی عشق یعنی همین نداشتن ها عشق یعنی یه عمر تنهایی
تو را که می خوانم گویی هر ذره ازوجودم شعری است بی تاب
دوستت دارم نمي دانم… به مسافر دل بستم…
رمضان است و من محتاج دعايم, زعمق دل دعايي كن برايم, اگر امشب به معشوقت رسيدي, خدارا درميان اشك ديدي, كمي هم نزد او يادي زما كن. كمي هم جاي ما او را صداكن, بگو يارب فلاني روسياهست, دو دستش خالي و غرق گناه است, بگو يا رب تويي درياي جوشان, در اين شب رحمتت بر وي بنوشان، التماس دعا عشق گوشم را به سوی صدا میسپارم آری صدای عشق است که دوباره قصد فریبم را دارد دلم مانند همیشه با شنیدن این صدا خندان است صدای نفس خسته ام را می شنود ولی جرات بازگو کردن درخواستش را ندارد دلم میداند که دیگر اجازه خواندن متنی از سوی عشق را ندارد کسی که صدا را می شنود من هستم اما بی احساس از عشق سرشار از غم لبریز از شکستم زیرا . . . من غریبه ام وجودم بوی غربت می دهد و شعرم آهنگ غربت می زند
دلم را با غم مادر نوشتند غبار چادر خاکی سرشتند خدا بر بیرق عشاق زهرا(س) نوشت این طایفه شاه بهشتند خودت گفتی وعده در بهار است بهار آمد دلم در انتظار است
|
|